رهبران موثر، برای انجام کارهای بزرگ در بقیه انگیزه به وجود میآورند



هیچ کدام از مهارت های مدیریت به اندازهی پیداکردن و پرورش دادن کارمندان فوقالعاده، مهم نیست. هیچچیز یک کسب و کار را سریعتر و بهتر از این به جلو نمیبرد.
بهترین رهبران،عالیترین اشخاص را استخدام و بالاترین اهداف را تعیین میکنند و کاری میکنند آن اهداف، مهیج
به نظر برسند و بعد همه ی اعضای گروه را متمرکز میکنند روی مهارتهای لازم برای رسیدن به آناهداف.آنها تمایل
دارند به سخت فکر کردن و رسیدن به ایده های جدید و مهمتر از آن،یادگرفتهاند چگونه کاری کنند تا افراد،آن ایده
هارا در آغوش بگیرند. به جای استفاده از مشوقهای به وجود آورندهی حس خوب ( مثل جوایز بهترین کارمند ماه )،
کارمندان را اقناع میکندد برای کارکردن سختتر و هوشمندانهتر؛ تا آنها با استفاده از میل درونیشان بهترین
کارشان را ارائه دهند.
رهبران موثر روی کار تمرکز میکنند،نه روی سیاست ها
بهترین رهبران به اهداف اهمیت میدهند؛آن هم با به کارگرفتن هوشمندانهی بهترین تواناییهایشان در جهت رشد کسب و کار و رضایت مشتری.
آن ها وقت کمی را صرف فکر کردن به خودشان میکنند. علاقهای به سوء استفاده از موقعیت ها ندارند و اهمیتی به سلسله مراتب نمیدهند.
خواندن این مطلب به شما توصیه می شود: نه گام ساده برای موفقیت در مذاکره
رهبران موثر از اهمیت رقابت در کسب و کار خبر دارند؛ ولی میدانند اهمیتش به اندازهی همکاری و مشارکت نیست
محیطی که در آن همکاری و مشارکت ارزشمند است، ثروتیست که منفعت فراوانی برایتان خواهد داشت. وقتی در کسب و کار رقابت زیاد میشود، اتفاقات بد زیادی خواهد افتاد که شاید باعث رفتار های مخرب شود. مثل موقعی که مدیران بجای همکاری، اطلاعات را از هم مخفی نگه میدارند.
من بیشترین موفقیتم در کسب و کار را با وادار کردنم به چشمپوشی از حس رقابت، به دست آوردم.خیلی موفق تر هستم اگر بجای نگران شدن در بارهی جلوزدن احتمالی رقبا؛ به پیشرفت محصولات فکر کنم یا انجام کارهای بهتر برای فروش.
رهبران موثر به مشتریانشان اهمیت میدهند
اگر به مشتریانتان اهمیت میدهید، در اوقات فراغتتان به این موضوع فکر خواهید کرد که چگونه محصولاتتان میتوانند سطح زندگی آن ها را بالا ببرند. این طرز فکر، مستقیم شما را میبرد به فکر کردن دربارهی شیوهی بیشتر کردن کارآیی، بالا بردن کیفیت و گسترش خدمات مشتری؛ یعنی همان مواردی که باعث بالارفتن درآمدتان میشود.
رهبران موثر، سریع تصمیم میگیرند
این ایجاد کنندگان کسب و کار هستند که تصمیمات را میگیرند. اغلب، یک ایده دارند و در موردش با شخص مورد اعتمادشان صحبت میکنند و بعد، تصمیم میگیرند که یا ایده را فراموش کنند یا اجرایش کنند،می دانند که هرچه سریعتر ایدشان را آزمایش کنند سریع تر به خوب یا بدبودنش پی خواهند برد.
قانون من، همانطور که میدانید «آماده، شلیک، هدف» است.
«آماده» یعنی صرف مقداری زمان و تلاش جدی برای رسیدن به یک ایده خوب. «شلیک» یعنی بازاریابی آزمایشی آن ایده. اگر ایدهتان به همان خوبی که انتظارش را داشتید، فروش برود؛ شما چیز با ارزشی برای بازاریابی در مقیاس بزرگتر دارید. بعد از اثبات سودآوری ایدهتان وقت کافی خواهید داشت برای اصلاح آن (یعنی هدف).
امروز هیچ کارفرمایی مستقل از کارمندانش نیست. او نمیتواند به تنهایی موفق شود؛ میزان عالی بودن تواناییها یا سرمایهاش مهم نیست. امروز، کسب و کار بیش از هر وقت دیگری دربارهی مسالهی همکاریست
«اوریسن سوئت ماردن»
خواندن این مطلب به شما توصیه می شود: 5 روش برای پیشرفت در کسب و کار مدرن
رهبران موثر میدانند چگونه برای ایده هایشان حامی بیایند
وقتی دربارهی ایدهای هیجانزده هستید، تحریک میشوید تا سریع بروید همهی افراد شرکت را باخبر کنید. ولی رهبران موفق میدانند اگر میخواهند ایدهشان عملی شود، باید حمایت افرادی را داشته باشند که کار قرار است به دست آنها انجام شود.
اغلب، این یعنی ارائهی ایده به تعداد محدودی از اشخاص با نفوز؛ مثلا تعدادی از روسای بخش های مختلف، بعضی از تکسین ها و یک یا دونفر از افراد بخش خدمات مشتری. شما با نشان دادن اینکه چطور شرکت (و آنها) از این ایده سود میبرند،آنرا جذب ایدهتان میکنید. بعد، اجازه میدهید بقیه، کارها را انجام دهند.
منبع : کتاب تبدیل رویا به ثروت نوشته مایکل مسترسون – انتشارات نگاه نوین
مدیران وی ای پی >>> ✅ آموزش های خاص برای مدیران خاص
پاسخی بگذارید